کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تشکيلة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تشکيلة
معنی
ترتيب , مجموعه , دسته , دسته بندي , طبقه بندي , واريته , نمايشي که مرکب از چند قطعه متنوع باشد , تنوع , گوناگوني , نوع , متنوع , جورواجور
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تشکيلة
دیکشنری عربی به فارسی
ترتيب , مجموعه , دسته , دسته بندي , طبقه بندي , واريته , نمايشي که مرکب از چند قطعه متنوع باشد , تنوع , گوناگوني , نوع , متنوع , جورواجور
-
جستوجو در متن
-
واریته
دیکشنری فارسی به عربی
تشکيلة
-
نمایشی که مرکب از چند قطعه متنوع باشد
دیکشنری فارسی به عربی
تشکيلة
-
تنوع
دیکشنری فارسی به عربی
تشکيلة
-
متنوع
دیکشنری فارسی به عربی
تشکيلة , مختلف
-
جورواجور
دیکشنری فارسی به عربی
تشکيلة
-
دسته بندی
دیکشنری فارسی به عربی
تشکيلة , فئة
-
طبقه بندی
دیکشنری فارسی به عربی
تشکيلة , تصنيف , طائفة
-
گوناگونی
دیکشنری فارسی به عربی
انبوب متفرع , تشکيلة
-
مجموعه
دیکشنری فارسی به عربی
تشکيلة , حزمة , ذخيرة فنية , مجموعة
-
ترتیب
دیکشنری فارسی به عربی
ادارة , انضباط , ترتيب , تشکيلة , خطة , رتبة , سلسلة
-
نوع
دیکشنری فارسی به عربی
ابحر , اسلوب , اقناع , بدلة , تابع , تشکيلة , جنس , جيل , خلية , رقطة , صنف , طبيعة , قضية , نوع
-
دسته
دیکشنری فارسی به عربی
اذن , تجمع , تشکيلة , جزع , جيش , حزب , حزمة , حشد , خصلة , دفعة , راية , رعاع , زمرة , سرب , صنف , طائفة , طلب , عشيرة , عصابة , عقار , علبة , عمود , فريق , قوات , قيادة , لواء , مدرسة , مضيف , مقبض , نوع , يد
-
مصورة
لغتنامه دهخدا
مصورة. [ م ُ ص َوْ وِ رَ ] (ع ص ، اِ) (اصطلاح پزشکی ) مصور. نام یکی از قوتهای تن است نزد طبیبان ، مانند جاذبه و ماسکه و دافعه و مولده و نامیه . مصوره یکی از هشت خادم نفس نباتی است . قوه ای که غذا را همرنگ جسم می گرداند. (یادداشت مؤلف ). یکی از چهار ...