کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تشویق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تشویق
/tašviq/
معنی
۱. به شوق آوردن؛ راغب کردن؛ آرزومند ساختن.
۲. کار کسی را ستودن و او را دلگرم ساختن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. اغوا، انگیزش، تحریص، تحریض، تحریک، ترغیب، تشجیع، وادار
۲. حث، تقدیر، قدردانی ≠ تنبیه
۳. آرزومند کردن، به شوق آوردن، ترغیب کردن، دلگرم ساختن
برابر فارسی
انگیزش، دلگرمی، آفرین گفتن، فروزش
فعل
بن گذشته: تشویق کرد
بن حال: تشویق کن
دیکشنری
acclaim, acclamation, accolade, commendation, encouragement, nudge, sanction
-
جستوجوی دقیق
-
تشویق
واژگان مترادف و متضاد
۱. اغوا، انگیزش، تحریص، تحریض، تحریک، ترغیب، تشجیع، وادار ۲. حث، تقدیر، قدردانی ≠ تنبیه ۳. آرزومند کردن، به شوق آوردن، ترغیب کردن، دلگرم ساختن
-
تشویق
فرهنگ واژههای سره
انگیزش، دلگرمی، آفرین گفتن، فروزش
-
تشویق
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) آرزومند کردن ، به شوق افکندن .
-
تشویق
لغتنامه دهخدا
تشویق . [ ت َش ْ ] (ع مص ) آرزومند کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (مجمل اللغة) (دهار). آرزومند گردانیدن . (زوزنی ). به آرزو آوردن کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). برانگیختن یا بشوق آوردن کسی را: شوقه الیه ؛ هیجه ؛ ای حمله...
-
تشویق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tašviq ۱. به شوق آوردن؛ راغب کردن؛ آرزومند ساختن.۲. کار کسی را ستودن و او را دلگرم ساختن.
-
تشویق
دیکشنری فارسی به عربی
اقناع , تشجيع , حث , حرض
-
واژههای مشابه
-
incentive theory
نظریۀ تشویق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نظریهای دربارۀ انگیزش که بر اهمیت مشوقهای مثبت و منفی در تعیین رفتار تأکید میکند
-
تشویق شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تحریکشدن، تهییج شدن، تشجیع شدن، ترغیب شدن، رغبت یافتن، دلگرم شدن، به شوق آمدن ۲. تقدیر شدن ≠ تنبیه شدن
-
تشویق کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تحریک کردن، ترغیب کردن، تهییج کردن، راغب ساختن ۲. آفرین کردن، تحسین کردن، تشجیع کردن ≠ تنبیه کردن
-
تشویق کرد
فرهنگ واژههای سره
انگیزاند
-
تشویق کردن
لغتنامه دهخدا
تشویق کردن . [ ت َش ْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) شایق کردن و راغب نمودن . (ناظم الاطباء). به شوق آوردن . خواهان و آرزومند ساختن .
-
تشویق کردن
دیکشنری فارسی به عربی
شجع , نعمة , هتاف
-
تشویق كرد
دیکشنری فارسی به عربی
استحث
-
تشویق و ترغیب کردن
دیکشنری فارسی به عربی
حث