کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تشقیق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تشقیق
/tašqiq/
معنی
۱. شکافتن.
۲. شکافتن هیزم.
۳. سخن را به روشی نیکو درآوردن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تشقیق
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) شکافتن ، نیک بشکافتن .
-
تشقیق
لغتنامه دهخدا
تشقیق . [ ت َ ] (ع مص ) نیک بشکافتن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). شکافتن هیزم را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). هیزم و جز آن شکافتن . (آنندراج ). || سخن را به نیکوروش بیرون آوردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). سخن را نیکو بیرو...
-
تشقیق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tašqiq ۱. شکافتن.۲. شکافتن هیزم.۳. سخن را به روشی نیکو درآوردن.
-
جستوجو در متن
-
بشکافتن
لغتنامه دهخدا
بشکافتن . [ ب ِ ت َ ] (مص ) ترکیدن . کفیدن . چاک شدن . شکافته شدن . تفتیق . (زوزنی ). تفلیق . (زوزنی ). انشقاق . تشقیق . رجوع بشکافتن شود : می خورم تا چو مار بشکافم می خورم تا چو خی برآماسم . ابوشکور.هر آنکس که آواز او [لهراسب ] یافتی به تنش اندرون ز...
-
تشقق
لغتنامه دهخدا
تشقق . [ ت َ ش َق ْ ق ُ ] (ع مص ) شکافته شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (دهار) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). شکافته شدن هیزم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مطاوعه ٔ تشقیق ؛ شکافته شدن هیزم . (از اقرب الموارد): و حال زهره فی تشققه کحال ال...