کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تشدَّدَ تشَدُّدا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تشدَّدَ تشَدُّدا
معنی
افراطيگري , تندروي کردن
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تشدَّدَ تشَدُّدا
دیکشنری عربی به فارسی
افراطيگري , تندروي کردن
-
واژههای مشابه
-
تشدد
واژگان مترادف و متضاد
۱. تندی، حدت، خشونت، درشتی، سختگیری، سختی، شدت ۲. تندی کردن، خشونت بهخرج دادن، درشتی کردن ≠ مدارا، نرمش، ملاطفت، تساهل، مدارا کردن
-
تشدد
فرهنگ فارسی معین
(تَ شَ دُّ) [ ع . ] (مص ل .) سخت شدن ، سختی کردن .
-
تشدد
لغتنامه دهخدا
تشدد. [ ت َ ش َدْ دُ ] (ع مص )سخت شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). سخت و دشوارشدن کاری . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || سختی نمودن در چیزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). سختی کردن در کار. (از المنجد). سختی کردن .(غیاث اللغات ) (آن...
-
تشدد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tašaddod ۱. سخت شدن.۲. سختی کردن؛ درشتی کردن.
-
تشدد کردن
لغتنامه دهخدا
تشدد کردن . [ ت َ ش َدْ دُ ک َ دَ ] (مص مرکب )سختی کردن در کار و سخت گرفتن در کار و به سختی تغیر و غضب کردن . (ناظم الاطباء). و رجوع به تشدد شود.
-
فُحش و تشدد
فرهنگ گنجواژه
اهانت.
-
تحکم و تشدد
فرهنگ گنجواژه
سختگیری.
-
تَغَیُیر و تَشَدُد
فرهنگ گنجواژه
بدخلقی.
-
جستوجو در متن
-
افراطیگری
دیکشنری فارسی به عربی
تشدَّدَ تشَدُّدا
-
تندروی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تشدَّدَ تشَدُّدا ، تَطَرَّفَ تَطَرُّفا