کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تشجع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تشجع
لغتنامه دهخدا
تشجع. [ ت َ ش َج ْ ج ُ ] (ع مص ) دلیری نمودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (ازاقرب الموارد) (از المنجد). و رجوع به تشجیع شود.
-
جستوجو در متن
-
متشجع
لغتنامه دهخدا
متشجع. [ م ُ ت َ ش َج ْ ج ِ ] (ع ص ) به تکلف دلیری نماینده . (آنندراج ). مغرور به جرئت خود. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به تشجع شود.
-
تبطل
لغتنامه دهخدا
تبطل . [ ت َ ب َطْ طُ ] (ع مص ) شجاع و دلیر گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تشجع. (اقرب الموارد). || بطالت دوست شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || تداول باطل : تبطلوا بینهم ؛ ای تداولوا الباطل ؛ یعنی گرفتند باطل را نوبت بنوبت . (منتهی ال...
-
تحوس
لغتنامه دهخدا
تحوس . [ ت َ ح َوْ وُ ] (ع مص ) دلیری نمودن .(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تشجع. (اقرب الموارد) (قطر المحیط): فجعل رجل منهم یتحوس فی کلامه ؛ ای یتشجع. (اقرب الموارد). || اقامت کردن به جایی بعزیمت سفر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطب...
-
دلیری نمودن
لغتنامه دهخدا
دلیری نمودن . [ دِ ن َ / ن ِ / ن ُ دَ] (مص مرکب ) دلیری کردن . شجاعت نمودن . دلاوری نشان دادن . ذأر. (منتهی الارب ): تشجع؛ دلیری نمودن بی دلاوری . (دهار). به تکلف دلیری نمودن . (از منتهی الارب ). شجاعة؛ دلیری نمودن در مخاوف . (از منتهی الارب ). || ج...