کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تشاور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تشاور
/tašāvor/
معنی
با هم مشورت کردن؛ با هم کنکاش کردن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تشاور
فرهنگ فارسی معین
(تَ وُ) [ ع . ] (مص ل .) با هم مشورت کردن .
-
تشاور
لغتنامه دهخدا
تشاور. [ ت َ وُ ] (ع مص ) مشورت کردن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). کنکاش کردن . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). تداول رأی و مشورت . (از متن اللغة). با یکدیگر مشاورت کردن . (از اقرب الموارد) (از المنجد): ... فان ارادا فصالا عن تر...
-
تشاور
دیکشنری عربی به فارسی
سنجش , بررسي , انديشه , تامل , فرصت , شور
-
تشاور
دیکشنری عربی به فارسی
همرايزني کردن , اعطاء کردن , مشورت کردن , مراجعه کردن
-
تشاور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tašāvor با هم مشورت کردن؛ با هم کنکاش کردن.
-
واژههای مشابه
-
تَشَاوُرٍ
فرهنگ واژگان قرآن
مشورت
-
واژههای همآوا
-
تَشَاوُرٍ
فرهنگ واژگان قرآن
مشورت
-
جستوجو در متن
-
همرایزنی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تشاور
-
مراجعه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تشاور
-
مشورت کردن
دیکشنری فارسی به عربی
استشر , تشاور
-
تامل
دیکشنری فارسی به عربی
تردد , تشاور
-
بررسی
دیکشنری فارسی به عربی
تشاور , دراسة , مسح