کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تسلیط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تحت الشعاع قرار دادن
دیکشنری فارسی به عربی
غط عليه , کسوف ، تسليط الأضواء
-
تصلیط
لغتنامه دهخدا
تصلیط. [ ت َ ] (ع مص ) برگماشتن . لغتی است در تسلیط. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
لاضرر
لغتنامه دهخدا
لاضرر. [ ض َ رَ ] (ع اِ مرکب ) (از: لا + ضرر) مأخوذ از حدیث «لا ضَرَر و لا ضِرار فی الاسلام »، و آن قاعده ٔ فقهی است و درموارد بسیاری از فقه بدان استناد می شود. مدرک قاعده ٔ لاضرر را روایاتی گفته اند بتواتر از جانب شرع وارد اما این ادعا اگر در موردت...
-
برگماشتن
لغتنامه دهخدا
برگماشتن . [ ب َ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) نصب نمودن بر کاری . (آنندراج ). برقرار کردن . منصوب کردن . (ناظم الاطباء). نصب کردن . (از فرهنگ فارسی معین ). مسلط کردن . تعیین کردن . تسلیط. (المصادرزوزنی ) (دهار) (ترجمان القرآن جرجانی ) : ترا پاک یزدان برو برگ...
-
عشق
لغتنامه دهخدا
عشق . [ ع ِ ] (ع اِمص ) شگفت دوست به حسن محبوب ، یا درگذشتن ازحد در دوستی ، و آن عام است که در پارسایی باشد یا در فسق ، یا کوری حس از دریافت عیوب محبوب ، یا مرضی است وسواسی که میکشد مردم را بسوی خود جهت خلط، و تسلیط فکر بر نیک پنداشتن بعضی صورتها. (م...