کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تسعسع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تسعسع
لغتنامه دهخدا
تسعسع. [ ت َ س َس ُ ] (ع مص ) سپری شد زندگانی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از المنجد). || پیر و خرف شدن مرد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة). || بیشتر گذشتن از ماه . (منتهی الارب...
-
واژههای همآوا
-
تصعصع
لغتنامه دهخدا
تصعصع. [ ت َ ص َ ص ُ ] (ع مص ) جنبیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || پراکنده شدن . (زوزنی ). متفرق و پراکنده گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (ازاقرب الموارد). || بددل و خوار و ذلیل شدن . (منتهی الارب ) (آنندرا...
-
جستوجو در متن
-
متسعسع
لغتنامه دهخدا
متسعسع. [ م ُ ت َ س َ س ِ ] (ع ص ) پیر خرف و آن که زندگانی او سپری شود. (آنندراج ). پیر خرف و فرتوت شده و زندگانی سپری شده و به آخر رسیده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تسعسع شود.
-
برهنه شدن
لغتنامه دهخدا
برهنه شدن . [ ب ِ رَ ن َ / ن ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) عریان شدن . لخت شدن . انحسار. انسراح . انکشاف . تجرد. تعری . تکشف . حسور. عری . کشاط : چو زو بازگشتم تن روشنم برهنه شد از نامور جوشنم . فردوسی .بسیار برهنگان دیدم پس از پوشیده شدن تن ، و پوشیدگان پیش...