کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تسخط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تسخط
/tasaxxot/
معنی
۱. خشم گرفتن.
۲. ناخشنود شدن؛ ناخوش داشتن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تسخط
فرهنگ فارسی معین
(تَ سَ خُّ) [ ع . ] (مص ل .) خشم گرفتن ، ناخشنود گشتن .
-
تسخط
لغتنامه دهخدا
تسخط. [ ت َ س َخ ْ خ ُ ] (ع مص ) اندک شمردن . (تاج المصادر بیهقی ). کم شمردن || بناجایگاه دادن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اندک شمردن و بنا جایگاه دادن عطا. (از متن اللغة)(از اقرب الموارد) (از المنجد). || خشم گرفتن و ناخشنود شدن . (من...
-
تسخط
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tasaxxot ۱. خشم گرفتن.۲. ناخشنود شدن؛ ناخوش داشتن.
-
جستوجو در متن
-
غضبناک شدن
لغتنامه دهخدا
غضبناک شدن . [ غ َ ض َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) خشمگین شدن . خشمناک شدن . تسخط. رجوع به غضب شود.
-
تکره
لغتنامه دهخدا
تکره . [ ت َ ک َرْ رُه ْ ] (ع مص ) روی ترش کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تسخط. (اقرب الموارد). || ناپسند و ناخوش داشتن . || چیزی را کم شمردن و به ناجایگاه دادن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و رجوع...
-
ناخوش داشتن
لغتنامه دهخدا
ناخوش داشتن . [ خوَش ْ / خُش ْ ت َ ] (مص مرکب ) نپسندیدن . پسند نکردن . خوش نداشتن . ناپسند شمردن . کراهت داشتن . استنکار. تسخط. تطهم . || تنغیص . ناگوار کردن . تباه کردن . مکدر کردن : پیوسته غمت مرا مشوش داردعیش خوش من عشق تو ناخوش دارد.علیشاه بن سل...
-
متسخط
لغتنامه دهخدا
متسخط. [ م ُ ت َ س َخ ْ خ ِ ] (ع ص )ناخشنود شونده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ناخشنود و رنجیده و آزرده . (ناظم الاطباء). || کم شمرنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). کم شمرده . (ناظم الاطباء). || کسی که بیجا و ...