کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تسبیح و سجاده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تسبیح و سجاده
فرهنگ گنجواژه
وسائل عبادت.
-
واژههای مشابه
-
گل تسبیح
لغتنامه دهخدا
گل تسبیح . [ گ ُ ل ِ ت َ ](ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) امام تسبیح . (غیاث ). امام سبحه . (آنندراج ) (مجموعه ٔ مترادفات ص 50) : چه حرف از گل تسبیح میزنی صائب خمش چو سنبل زنگار رنگ میبارد.صائب (از آنندراج ).
-
تسبیح گفتن
فرهنگ فارسی معین
( ~. گُ تَ) [ ع - فا. ] (مص م .) نیایش خدای را کردن .
-
تسبیح ثریا
لغتنامه دهخدا
تسبیح ثریا. [ ت َ ح ِ ث ُ رَ ی یا ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از پروین . عقد ثریا : بشکنند از قدح مه تن گردون زنهارکه بدست همه تسبیح ثریا بینند.خاقانی .
-
تسبیح سال
لغتنامه دهخدا
تسبیح سال . [ ت َ ح ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رشته ٔ سالگره . (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) : چه حاجت است به تسبیح سال عمر مراکه میشود به یک انگشت این حساب تمام .صائب (از آنندراج ).
-
تسبیح ساز
لغتنامه دهخدا
تسبیح ساز.[ ت َ ] (نف مرکب ) آنکه سبحه را بسازد. (بهار عجم ) (آنندراج ). سازنده ٔ سبحه . (ناظم الاطباء) : چه گویم من از مهر تسبیح سازکه رویم بود سوی او در نماز.وحید (از آنندراج ).
-
تسبیح شمار
لغتنامه دهخدا
تسبیح شمار. [ ت َ ش ُ ] (نف مرکب ) کنایه از زاهد. (آنندراج ) (بهار عجم ) (ناظم الاطباء) : غافل مشو از حلقه ٔ تسبیح شماران زان دام بیندیش که از دانه گذارند.صائب (از آنندراج ).
-
تسبیح خوان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] tasbihxān ۱. کسی که ذکر خدا میکند.۲. آنکه ذکر خدا را با آواز خوش میخواند.
-
دانه تسبیح
دیکشنری فارسی به عربی
خرزة
-
شیخک،()تسبیح
لهجه و گویش تهرانی
مهره دراز تسبیح
-
Baily's beads
تسبیحدانههای بِیلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] پدیدهای در کسوف کلی بهصورت تسبیحدانههای نور که لحظاتی پیش یا پس از گرفتِ کلی از میان پستیوبلندیهای لبۀ ماه به ما میرسد
-
تسبیح وتمجید گفتن
دیکشنری فارسی به عربی
ترتيلة
-
ذکر با تسبیح
دیکشنری فارسی به عربی
مسبحة
-
به نخ کشیدن (مثل دانه های تسبیح)
دیکشنری فارسی به عربی
خيط