کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تسایل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تسایل
لغتنامه دهخدا
تسایل . [ ت َ ی ُ ] (ع مص ) روان شدن مایع. (زوزنی ). روان شدن لشکر از هر جهت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). روان شدن گروهی از لشکریان یا گروهی از اسبان از هر جهت . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). توارد قوم از هر جهت . (از المنجد).
-
جستوجو در متن
-
متسایل
لغتنامه دهخدا
متسایل . [ م ُ ت َ ی ِ ] (ع ص ) لشکر که روان شود از هر جهت . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). گروهان و لشکریان مجتمع. (ناظم الاطباء). و رجوع به تسایل شود.