کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تزکیت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تزکیت
لغتنامه دهخدا
تزکیت . [ ت َ ] (ع مص ) پر کردن مشک . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از المنجد) (از ناظم الاطباء). || به خشم و غضب آوردن کسی را. (از متن اللغة). || سخت خشمناک کردن کسی را. (از متن اللغة).
-
تزکیت
لغتنامه دهخدا
تزکیت . [ ت َ ی َ ] (ع مص ) تزکیة، ستودن : و این سحرها که بیدپای برهمن کرده است در فراهم آوردن این مجموعات ... از آن ظاهرتر است که در آن باب به تحسین و تزکیت حاجت افتد. (کلیله و دمنه ). و یاهیچ تکلف را در تزکیت آن مجال وصفی تواند بود. (کلیله و دمنه )...
-
واژههای همآوا
-
تذکیة
لغتنامه دهخدا
تذکیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) تیز کردن آتش . (زوزنی ) (آنندراج ). برافروختن آتش را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد). || گلو بریدن . (زوزنی ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). گلو بریدن گوسپند و جز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (...
-
تزکیة
لغتنامه دهخدا
تزکیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) زکات مال بدادن . (زوزنی ). زکات دادن از مال . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از غیاث اللغات ) (از آنندراج ) (از مجمل اللغة) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة) (از المنجد). || زکات مال بستدن . (زوزنی ). زکات ستدن . (مجمل اللغة...
-
جستوجو در متن
-
تحسین
لغتنامه دهخدا
تحسین . [ ت َ ] (ع مص ) نیکو کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). آراستن و نیکو کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج )(ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || به نیکویی نسبت دادن کسی را. (منتهی الارب ) (از آنندراج )(ناظم الاطباء). تعریف و تمجید و پسندگی و آفر...
-
تکلف
لغتنامه دهخدا
تکلف . [ ت َ ک َل ْ ل ُ ] (ع مص ) رنج چیزی بکشیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (دهار) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). رنج بر خود نهادن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از غیاث اللغات ). تجشم در امری و تحمل کردن آن با رنج و سختی و خل...