کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تزویر و ریا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تزویر و ریا
فرهنگ گنجواژه
حیلهگری.
-
واژههای مشابه
-
بی تزویر
دیکشنری فارسی به عربی
بسيط , صريح
-
تزوير الشهادة
دیکشنری عربی به فارسی
جعل گواهي
-
تزویر کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ثعلب , زيف
-
جستوجو در متن
-
ریا و ظاهر سازی
فرهنگ گنجواژه
تزویر.
-
plainspoken
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساده لوح، رک گو، صاف و پوست کنده، بی ریا و تزویر
-
candid
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرده، بی پرده، منصفانه، بی ریا، بی تزویر، صاف و ساده، قلبی، راستگو، صمیمی، راست
-
صاف درون
لغتنامه دهخدا
صاف درون . [ دَ ] (ص مرکب ) ساده دل . صافی دل . بی غل و غش . بی ریا و تزویر. رجوع به صاف ضمیر و صاف دل شود.
-
کانه
لغتنامه دهخدا
کانه . [ن َ / ن ِ ] (اِ) قیمت خوراک . || ریا و تزویر. || جای پائین نشستن . (ناظم الاطباء).
-
مزورگری
لغتنامه دهخدا
مزورگری . [ م ُ زَوْ وِ گ َ ] (حامص مرکب ) عمل مزورگر. مزوری . تزویر.- مزورگری کردن ؛ تزویر و ریا و مکر کردن . مزوری کردن . و رجوع به مزوری کردن شود : تو مزورگری مکن چو جهان خاک بر من مدم به نرخ عبیر.ناصرخسرو.
-
شید کردن
لغتنامه دهخدا
شید کردن . [ ش َ / ش ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سالوسی کردن . ریا و تزویر کردن : شید کردی تا بمنبر برجهی تا ز لاف این خلق را حسرت دهی .مولوی .
-
تکلفی
لغتنامه دهخدا
تکلفی . [ ت َ ک َل ْ ل ُ ] (ص نسبی ) منسوب به تکلف . ظاهری . ساختگی . ریاکارانه . با تزویر و ریا. با ظاهرسازی : تا زهد تکلفیت برخیزدبر ناصیه داغ فاسقی باید.خاقانی .
-
کج پلاسی
لغتنامه دهخدا
کج پلاسی . [ ک َ پ َ ] (حامص مرکب ) عمل کج پلاس . بد معاملگی و مفسدی . (آنندراج ). دغل بازی و مکاری . ریا و تزویر. (ناظم الاطباء) : بس که با من کج پلاسی کرد چرخ پرپلاس دوش بختم را پلاس دادخواهی شد لباس .شانی تکلو (از آنندراج ).