کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تزمیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تزمیر
لغتنامه دهخدا
تزمیر. [ ت َ ] (ع مص ) نای زدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة) (از المنجد). || پر کردن مشک . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || غل کردن کسی را به جامه . (از متن اللغة).
-
واژههای مشابه
-
تزمير
دیکشنری عربی به فارسی
صداي خوک ياگراز , صداي غاز وحشي يا بوق ماشين وامثال ان , صداي تيزشيپور وبوق ياسوت , بطور منقطع شيپور زدن
-
واژههای همآوا
-
تذمیر
لغتنامه دهخدا
تذمیر. [ ت َ ] (ع مص ) اندازه کردن کار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). اندازه کردن چیزی . (المنجد). || دست در فرج اشتر کردن تا بچه نر است یا ماده . (تاج المصادر بیهقی ) (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). || ل...
-
تضمیر
لغتنامه دهخدا
تضمیر. [ ت َ ] (ع مص ) لاغر کردن فربه را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). لاغر گردانیدن . (از اقرب الموارد). || اندک علف دادن اسبان را بعد فربهی . (منتهی الارب ). اسبان را در رباط جای دادن و آب و علف آنها را افزودن تا فربه شوند و سپس آب و علف را بمدتی...
-
جستوجو در متن
-
صدای خوک یاگراز
دیکشنری فارسی به عربی
تزمير
-
صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
دیکشنری فارسی به عربی
تزمير
-
صدای تیزشیپور وبوق یاسوت
دیکشنری فارسی به عربی
تزمير
-
بطور منقطع شیپور زدن
دیکشنری فارسی به عربی
تزمير