کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تر گردیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تر گردیدن
لغتنامه دهخدا
تر گردیدن . [ت َ گ َ دَ ] (مص مرکب ) لطیف و تازه شدن : نرم وتر گردد و خوشخوار و گوارنده خار بی طعم که در کام حمار آید. ناصرخسرو.|| مرطوب و نمدار شدن . و رجوع به تر و تر گشتن و ترکیبهای آن شود.
-
واژههای مشابه
-
تُر
لهجه و گویش بختیاری
torr دنبال، پى. inam raft torr-e u>:این هم دنبال او رفت> .
-
تَر
لهجه و گویش بختیاری
tar 1. تر، تازه؛ 2. علوفه تر.
-
تَر
لهجه و گویش بختیاری
ta:r طور، نوع. če ta:ri>:چهطورى؟ چه جورى؟> ، ita:ri>:اینطورى> .
-
تُر،تُر خوردن
لهجه و گویش تهرانی
گشت،گشتن
-
تِر و تِر
فرهنگ گنجواژه
صدای ریختن.
-
گل تر
لغتنامه دهخدا
گل تر. [ گ ُ ل ِ ت َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گل تازه . || کنایه از عارض خوبان . || دست محبوبان . (برهان ) (آنندراج ).
-
گوهر تر
لغتنامه دهخدا
گوهر تر. [ گ َ / گُو هََ رِ ت َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از اشک باشد. (آنندراج ) (برهان قاطع) (بهار عجم ). سرشک دیده . || کنایه از سخن با آب و تاب باشد. (آنندراج ). فصاحت و بلاغت . سخنوری . کلمات نغز و حکیمانه .
-
گهر تر
لغتنامه دهخدا
گهر تر. [ گ ُ هََ رِ ت َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مخفف گوهر تر. رجوع به همین کلمه شود.
-
کباب تر
لغتنامه دهخدا
کباب تر. [ ک َ ب ِ ت َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کباب آبدار. || برف . (آنندراج ).- کباب تر از ران آهو ؛ کباب آبدار از گوشت ران آهو.- || کنایه از پرگالهای برف است که در ایام زمستان می بارد. (برهان ) (آنندراج ) : کباب تر از ران آهوی نرنمک ریخته آب را د...
-
کشیده تر
لغتنامه دهخدا
کشیده تر. [ ک َ / ک ِ دَ / دِ ت َ ] (ص تفضیلی ) درازتر. طویل تر : درازترز غم مستمند سوخته دل کشیده تر ز شب دردمند خسته جگر. فرخی .سرو سهیش کشیده تر شدمیگون رطبش رسیده تر شد. نظامی .صف صفدران از یمین و یسارکشیده تر از کاکل و زلف یار.ظهوری (از آنندراج ...
-
wet deposition
نهشت تر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] زدوده شدن گازها یا ذرات جوّ ازطریق قرار گرفتن آنها در هواآبها و رسیدن با بارش به سطح زمین
-
wet digestion
هضم تر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] فرایند تثبیت پسماند جامد که در آن پسماندهای آلی جامد در برکۀ روبازِ هضم قرار داده میشوند تا تجزیۀ بیهوازی شوند
-
wet air
هوای تَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] هوای اشباعشده از بخار آب