کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترییث پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ترییث
لغتنامه دهخدا
ترییث . [ ت َ ] (ع مص ) نرم گردانیدن . || عاجر کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد). || بطی ٔ گفتن کسی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
ترییس
لغتنامه دهخدا
ترییس . [ ت َ ] (ع مص ) مهتر گردانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). و رجوع به ترئیس شود.
-
جستوجو در متن
-
مریث
لغتنامه دهخدا
مریث . [ م ُ رَی ْ ی َ ] (ع ص ) نعت مفعولی از ترییث . رجوع به ترییث شود. || رجل مریث العینین ؛ مرد سست نظر. (منتهی الارب ). بطی ءالنظر. (اقرب الموارد).