کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترینان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ترینان
لغتنامه دهخدا
ترینان . [ ت َ ] (اِ) طبق پهن چوبین باشد. (برهان ) (آنندراج ). طبقی است . (شرفنامه ٔ منیری ). طبق چوبین . (ناظم الاطباء). || و طبق و سبد پهنی را نیز گویندکه از شاخهای باریک چوب بید ببافند. (برهان ) (آنندراج ). سبدی است که از بید ببافند. (شرفنامه ٔ من...
-
ترینان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tarinān = ترنیان
-
جستوجو در متن
-
طبق
فرهنگ واژههای سره
برپایه، بر پایه، تال، ترینان
-
ترنیان
لغتنامه دهخدا
ترنیان . [ ت َ ](اِ) مصحف تریان . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). طبقی باشدکه از شاخهای بید ببافند و آنرا جهیز خوانند. (فرهنگ جهانگیری ). سبدی و طبقی باشد پهن که از چوب شاخهای بید بافند. (برهان ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). و به تقدیم تح...
-
تریان
لغتنامه دهخدا
تریان . [ ت َ / ت ِ ] (اِ) طبقی بود که از بید بافند بر مثال سله . (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 327). چیزی باشد از شاخ بید بافته بر مثال طبقی . (حاشیه ٔ همین کتاب ). چپینی باشد بر مثال طبقی ازبید. (فرهنگ اسدی نخجوانی ). طبقی بافته که از شاخ بید بافند. (صحا...