کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تریبه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تریبه
معنی
(تَ بَ یا بِ) [ ع . تریبة ] (اِ.) استخوان سینه ، جناغ ؛ ج . ترایب . (ترائب .)
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تریبه
فرهنگ فارسی معین
(تَ بَ یا بِ) [ ع . تریبة ] (اِ.) استخوان سینه ، جناغ ؛ ج . ترایب . (ترائب .)
-
واژههای مشابه
-
تریبة
لغتنامه دهخدا
تریبة. [ ت ُ رَ ب َ ](اِخ ) موضعی است به یمن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). صاحب تاج العروس آرد: قریه ای است نزدیک زبید در یمن و در آن آرامگاه ولی مشهور طلحةبن عیسی بن اقبال که به هتار معروف میباشد و من آن را چندین بار زیارت کردم و او را کرامات معر...
-
تریبة
لغتنامه دهخدا
تریبة. [ت َ ب َ ] (ع اِ) واحد ترائب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). استخوان سینه . (زمخشری ) (از المنجد) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). واحد ترائب و آن استخوان سینه است . (از اقرب الموارد). و رجوع به ترائب شود.
-
جستوجو در متن
-
ترایب
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ترائب ] (اِ.) جِ. تریبه .
-
تَّرَائِبِ
فرهنگ واژگان قرآن
استخوانهاي سينه(جمع تريبه به معني استخوان سفيد)
-
ترائب
لغتنامه دهخدا
ترائب . [ ت َ ءِ ] (ع اِ) استخوانهای سینه ، (منتهی الارب )(ناظم الاطباء). استخوانهای سینه ، و این جمع تریبة است و مجازاً بمعنی سینه آید. (غیاث اللغات ). ج ِ تریبة. (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (اقرب الموارد)(دهار) (المنجد) (منتهی الارب ) (ناظم ...
-
استخوان
لغتنامه دهخدا
استخوان . [ اُ ت ُ خوا / خا ] (اِ) عَظْم . (دهار) (منتهی الارب ). قسمت صلب و سختی که در بدن حیوان و نبات است . و آن عام است بر حیوانات و نباتات ، برخلاف استه که مخصوص نباتات است . (برهان ). عضویست که صلابت آن بدانجا رسد که آنرا نتوان دوتا کرد یا عضو ...