کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تریاک و حشیش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تریاک و حشیش
فرهنگ گنجواژه
مواد مخدر
-
واژههای مشابه
-
تریاک رسیدن
لغتنامه دهخدا
تریاک رسیدن .[ ت َ / ت ِرْ رَ / رِ دَ ] (مص مرکب ) متکیف شدن به تریاک . (آنندراج ). سرایت کردن نشأه ٔ تریاک در کسی .
-
تریاک روستا
لغتنامه دهخدا
تریاک روستا. [ ت َ / ت ِرْ ک ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تریاق روستا. رجوع به همین کلمه شود.
-
تریاک زن
لغتنامه دهخدا
تریاک زن . [ ت َ / ت ِرْ زَ ] (نف مرکب ) آنکه خشخاش را تیغ زند تا تریاک آن را بگیرند. خشن زن . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
-
تریاک کاری
لغتنامه دهخدا
تریاک کاری . [ ت َ / ت ِرْ ] (حامص مرکب ) کشت خشخاش برای تریاک . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
-
تریاک مال
لغتنامه دهخدا
تریاک مال . [ ت َ / ت ِرْ ] (نف مرکب ) تریاک سای . کسی که تریاک را لوله می کند برای فروش . (ناظم الاطباء).
-
سُخته تِریاک
لهجه و گویش بختیاری
soxta teryâk سوخته تریاک.
-
مث تریاک
لهجه و گویش تهرانی
تلخ
-
حپ تریاک
لهجه و گویش تهرانی
تکه ای تریاک
-
جای کشیدن تریاک با استعمال نوشابه
دیکشنری فارسی به عربی
مفصل
-
جستوجو در متن
-
نشئه جات
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) (عا.) هر نوع مواد مخدر مانند: تریاک ، حشیش و...
-
اعتیاد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'e'tiyād ۱. عادت کردن؛ خو گرفتن.۲. (پزشکی) وابستگی به بعضی مواد، از قبیل تریاک، مرفین، هروئین، حشیش، الکل، و مانندِ آن، به علت مداومت در استعمال.
-
تکروری
لغتنامه دهخدا
تکروری . [ ت َ رُ وِ ] (ع اِ) دزی درذیل قوامیس عرب آرد: در آفریقا و شرق حشیش را نامندکه از نوعی شاهدانه حاصل شود و مانند تریاک مکیف و منوم است و آن را با توتون دود کنند و کشند. (دزی ج 1ص 149). تکرونی ظاهراً تصحیف آن است . (دزی ایضاً).