کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترک و تازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
cracking
تَرَکخوردگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری] به وجود آمدن تَرَک در سطح روکش راه براثر حرکت وسایل نقلیه یا فشارهای محیط یا نامرغوبی مصالح
-
cracked 1
تَرَکخورده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ویژگی کانی یا سنگی که ترکهای فراوان دارد
-
smoking cessation
ترک سیگار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد، روانشناسی] قطع مصرف سیگار
-
reneging
ترک صف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خروج از صف قبل از رسیدن نوبت
-
transverse fissure
تَرَک عرضی2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نوعی عیب ریل شامل شکستگی یا ترک در سطح مقطع عرضی ریل که از نزدیکی یا مرکز تاج ریل شروع میشود
-
abandon ship
ترک کشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ترک کردن کشتی در مواقع اضطراری
-
tension crack
تَرَک کششی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] نوعی تَرَک که براثر تنش کششی به وجود آمده است
-
crack sealing
تَرَکگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری] ترمیم تَرَکهای سطح راه یا سازههای بتنی
-
armistice
ترک مخاصمه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] معاهدهای که براساس آن مخاصمه بهطور موقت خاتمه داده میشود، ولی حالت جنگ باقی میماند
-
crizzle
تَرَک مویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] ترک ریزی که بر سطح ماده ظاهر میشود
-
ترک خوردن
فرهنگ فارسی معین
(تَ رَ. خُ دَ) (مص ل .) (عا.) شکاف برداشتن .
-
ترک کردن
فرهنگ فارسی معین
(تَ. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) واگذاشتن ، رها کردن .
-
ترک جوش
فرهنگ فارسی معین
(تُ) (اِمر.) آبگوشتی که گوشت آن نیم پخته باشد، گوشت نیم پخته .
-
اسحاق ترک
لغتنامه دهخدا
اسحاق ترک . [ اِ ق ِ ت ُ ] (اِخ ) رجوع به مسلمیّه شود.
-
بیات ترک
لغتنامه دهخدا
بیات ترک . [ ب َت ِ ت ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به شور شود.