کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترپ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ترپ
/tarp/
معنی
= تَرْف
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ترپ
لغتنامه دهخدا
ترپ . [ ت َ ] (اِ) کشک سیاه را گویند و به ترکی قراقروت خوانند. (برهان ). ترپک و ترپه وترف . کشک سیاه که بترکی قراقروت گویند، به تازی مصل گویند. (از فرهنگ رشیدی ). تَرْپَر. تَرْپَک . کشک سیاه و قراقروت و ترف . (ناظم الاطباء). قروت سیاه که آنرا به ترکی...
-
ترپ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tarp = تَرْف
-
واژههای مشابه
-
تِرَپْ تِرَپْ
لهجه و گویش گنابادی
terapterap در گویش گنابادی یعنی صدای تاپ تاپ ، صدای راه رفتن کسی روی پشت بام
-
جستوجو در متن
-
terp
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترپ
-
ترپه
لغتنامه دهخدا
ترپه . [ ت َ پ َ / پ ِ ] (اِ) بمعنی ترپک است که کشک سیاه و قراقروت باشد. (برهان ) (از فرهنگ رشیدی ) (از آنندراج ). رجوع به ترپ و ترپک و ترف شود.
-
ترپک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tarpak = قرهقروت: ◻︎ چو نوشیدم ز تتماجش فروکوبید چون سیرم / چو ترپک رو ترش کردم کز آن شیرین بریدستم (مولوی: رشیدی: ترپ).
-
ترپک
لغتنامه دهخدا
ترپک . [ ت َ پ َ ] (اِ) کشک سیاه را گویند و به ترکی قراقروت خوانند و معرب آن طربق باشد. (برهان ). ترپ . ترپه . ترف . کشک سیاه ... طربق معرب آن . (از فرهنگ رشیدی ) (از آنندراج ). کشک سیاه و قراقروت و ترف . (ناظم الاطباء) : چو نوشیدم ز تتماجش فروکوبید ...
-
تیمون
لغتنامه دهخدا
تیمون . [ م ُ ] (اِخ ) لُمیزان ترُپ فیلسوف یونان قدیم در قرن پنجم پیش از میلاد مسیح . وی بر اثر مشاهده ٔ تیره بختان کشور خود و همچنین از دست دادن ثروتش مخالف نوع بشر گردید و نسبت به انسانها احساس نفرت می کرد و مورد استهزاء شاعران قرار گرفت . (از لارو...
-
ترفند
لغتنامه دهخدا
ترفند. [ ت َ ف َ ] (اِ)محمد معین در حاشیه ٔ برهان آرد: از اوستایی ترپ ، ترفیات (دزدیدن ، با تقلب سرقت کردن )، پهلوی ترفتینیتن (به حیله ربودن )، هندی باستان ترپ -، تراپته (انتقال یافتن ، تغییر دادن )، قیاس کنید با تره پو ی یونانی ، در فارسی ترب (حیله ...