کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترویض پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ترویض
لغتنامه دهخدا
ترویض . [ ت َرْ ] (ع مص ) نیک رام کردن ستور. (تاج المصادر بیهقی ) (از اقرب الموارد) (از المنجد). ریاضت دادن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || مرغزار کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). مرغزار ساختن زمین را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ن...
-
واژههای همآوا
-
ترویز
لغتنامه دهخدا
ترویز. [ ت َرْ ] (ع مص ) قصد کردن چیزی را بعد چیزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تأمل کردن کلام یا رأی را اندک اندک تا نیکو کند تقدیر او را. (از المنجد). رَوَّزَ رأیه و کلامه ؛ هم بشی ٔ منه بعد شی ٔ. (اقرب الموارد).
-
ترویز
لغتنامه دهخدا
ترویز. [ رِ ] (اِخ ) شهری است در ایتالیا و بر کنار رود سیل واقع است . 63000 تن سکنه و کارخانه های فلزات و چینی سازی دارد.
-
جستوجو در متن
-
مروض
لغتنامه دهخدا
مروض . [ م ُ رَوْ وِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از مصدر ترویض . رجوع به ترویض شود. ریاضت دهنده . (غیاث ) (آنندراج ).
-
مروض
لغتنامه دهخدا
مروض . [ م ُ رَوْ وَ ] (ع ص ) نعت مفعولی از مصدر ترویض . رجوع به ترویض و مَروض شود.ریاضت داده شده . (غیاث ) (آنندراج ). کره اسب مطیع و مسخرشده و راه رفتن را آموخته . (از اقرب الموارد).- مروض کردن ؛ رام کردن . آموخته ساختن . ریاضت دادن : نفسها را تا ...
-
مرغزار
لغتنامه دهخدا
مرغزار. [ م َ ] (اِ مرکب ) سبزه زار و زمینی که مرغ در آن بسیار رسته باشد. (برهان ). جایی را گویند که در آن سبزه بسیار رسته باشد. (از غیاث ) (از آنندراج ). آنجا که مرغ روییده است . زمینی که در آن گیاه مرغ فراوان باشد و سبزه زار و علفزار و چراگاه . (نا...