کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترومبون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ترومبون
/to(e)rombon/
معنی
نوعی ساز بادی فلزی شبیه ترومپت با دو لولۀ خمیده، که لولۀ نزدیک به دهان کشویی بوده و میتواند با بلند و کوتاه شدن، نتهای مختلفی ایجاد کند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ترومبون
فرهنگ فارسی معین
(تِ رُ بُ) [ فر. ] (اِ.) یکی از سازهای بادی مسی که صدای آن شبیه ترمپت ولی قوی تر و بهتر از آن است و غالباً نواهای باشکوه و پرصدا را اجرا می کند.
-
ترومبون
دیکشنری عربی به فارسی
ترومبون , شيپور داراي قسمت مياني متحرک
-
ترومبون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: trombone، مٲخوذ از ایتالیایی] (موسیقی) to(e)rombon نوعی ساز بادی فلزی شبیه ترومپت با دو لولۀ خمیده، که لولۀ نزدیک به دهان کشویی بوده و میتواند با بلند و کوتاه شدن، نتهای مختلفی ایجاد کند.
-
ترومبون
دیکشنری فارسی به عربی
ترومبون
-
جستوجو در متن
-
شیپور دارای قسمت میانی متحرک
دیکشنری فارسی به عربی
ترومبون
-
trombones
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترومبون ها، ترومبون، شیپور قدیمی، چنگ، شیپور دارای قسمت میانی متحرک
-
trombone player
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازیکن ترومبون
-
trombonists
دیکشنری انگلیسی به فارسی
trombonists، شیپور زن، ترومبون نواز
-
trombonist
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترومبونیست، شیپور زن، ترومبون نواز
-
trombone
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترومبون، شیپور قدیمی، چنگ، شیپور دارای قسمت میانی متحرک