کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تروریسم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تروریسم
/terorism/
معنی
روش کسانی که آدمکشی و تهدید مردم و ایجاد خوف و وحشت را به هرطریقی که باشد برای رسیدن به هدفهای سیاسی خود از قبیل تغییر حکومت یا در دست گرفتن زمام امور به کار میگیرند.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. آدمکشی
۲. وحشتپراکنی، وحشتگرایی
برابر فارسی
دهشت افکن
دیکشنری
terrorism
-
جستوجوی دقیق
-
تروریسم
واژگان مترادف و متضاد
۱. آدمکشی ۲. وحشتپراکنی، وحشتگرایی
-
تروریسم
فرهنگ واژههای سره
دهشت افکن
-
تروریسم
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ فر. ] (اِ.) به کارگیری ترور به عنوان شیوة عمل برای دست یافتن به هدف که معمولاً دلایل سیاسی و عقیدتی دارد.
-
تروریسم
لغتنامه دهخدا
تروریسم . [ ت ِ رُ ری ] (فرانسوی ، اِ) اصل حکومت وحشت و فشار. || اصول حکومتی که در فرانسه از 1793تا 1794 م . مستقر بود. || در زبان فارسی این کلمه باصلی اطلاق می شود که در آن از قتلهای سیاسی و ترور دفاع گردد. و رجوع به ترور و تروریست شود.
-
تروریسم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: terrorisme] (سیاسی) terorism روش کسانی که آدمکشی و تهدید مردم و ایجاد خوف و وحشت را به هرطریقی که باشد برای رسیدن به هدفهای سیاسی خود از قبیل تغییر حکومت یا در دست گرفتن زمام امور به کار میگیرند.
-
تروریسم
واژهنامه آزاد
ترس افکنی، دهشت افکنی.
-
واژههای مشابه
-
تروریسم دولتی
دیکشنری فارسی به عربی
الإهاب الحکومي
-
تروریسم تبلیغاتی (ترور شخصیت در رسانهها)
دیکشنری فارسی به عربی
الإرهاب الإعلامي
-
جستوجو در متن
-
antitheism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضد تروریسم
-
antitrismus
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضد تروریسم
-
antireligiosity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضد تروریسم
-
counterterrorism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مبارزه با تروریسم
-
counterraising
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مبارزه با تروریسم