کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تروتازه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تروتازه
مترادف و متضاد
۱. باطراوت، شاداب ≠ خشکیده، پژمرده، پلاسیده
۲. تازه، نو، جدید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تروتازه
واژگان مترادف و متضاد
۱. باطراوت، شاداب ≠ خشکیده، پژمرده، پلاسیده ۲. تازه، نو، جدید
-
تروتازه
فرهنگ گنجواژه
تازه.
-
واژههای همآوا
-
تر و تازه
لغتنامه دهخدا
تر و تازه . [ ت َ رُ زَ / زِ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) ضد پژمرده . شاداب . سبز و خرم . خوش : روزگاری چنین تر و تازه نوبهاری چنین خوش و خرم . مسعودسعد.گر همی خواهی ترا نخلی کنندشرقی و غربی ز تو میوه چنندیا در آن عالم حقت سروی کندتا تر و تازه بمانی تا ا...
-
تر وتازه
لهجه و گویش تهرانی
با طراوت
-
تر و تازه
فرهنگ گنجواژه
تازه و با طراوت.
-
جستوجو در متن
-
رطیب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] ratib تر؛ تروتازه.
-
طری
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: طریّ] [قدیمی] tari تروتازه؛ شاداب؛ باطراوت.
-
طری
واژگان مترادف و متضاد
۱. تازه، جدید، نو ۲. باطراوت، تروتازه
-
سبزشاخ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] sabzšāx شاخۀ سبز؛ شاخۀ تروتازۀ درخت.
-
طراوت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: طراوة] tarāvat ۱. تروتازه شدن.۲. تازگی؛ شادابی.
-
نضرت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: نضرة] [قدیمی] nazrat ۱. تروتازه و شاداب شدن.۲. شادابی و خرمی گیاه.
-
شاداب
واژگان مترادف و متضاد
۱. آبدار، پرآب ۲. باطراوت، تروتازه ۳. خرم، شادمان ≠ پژمرده
-
شادخ
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] šādex ۱. کودک.۲. جوان.۳. ریزه و نازک و تروتازه.