کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تره دان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تره دان
لغتنامه دهخدا
تره دان . [ ت َ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نودان در بخش کوهمره ٔ نودان شهرستان کازرون ، که در 7 هزارگزی شمال نودان ، در دامنه ٔ شمالی کوه تل مرگ و رودخانه ٔ شاپور قرار دارد. دامنه و معتدل است و 105 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه ٔ شاپور و محصول آن...
-
واژههای مشابه
-
ترة
لغتنامه دهخدا
ترة. [ ت ِ رَ ] (ع مص ) کینه ور کردن کسی را. (شرح قاموس ). نستیدن کینه را (؟). (منتهی الارب ). کینه یا ستم رسانیدن به کسی . (از اقرب الموارد). || ترسانیدن . || مکروه و بدی رسانیدن . || کم کردن مال و حق کسی را. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
ترة
لغتنامه دهخدا
ترة. [ ت ُرْ رَ ] (ص ، اِ) زن حسین خویلة. (منتهی الارب ). زن صاحب جمال رعنا. (ناظم الاطباء). الترة، الجاریة الحسناءالرعنا. (تاج العروس ).
-
تُرّه
لهجه و گویش بختیاری
torra پیمانه چوبى استوانهاىشکلى که تخت یا سر صاف آن گنجایش 15 کیلو غلات و حبوبات دارد.
-
تُره تُره،طره طره
لهجه و گویش تهرانی
دالبر دالبر
-
گلمه تره
لغتنامه دهخدا
گلمه تره . [گ ُ م َ ت َ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) خردل . (نصاب طبری ).
-
سلمه تره
لغتنامه دهخدا
سلمه تره . [ س َ م َ ت َ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) گیاهی است دو پایه از تیره ٔ فرفیونیان که گیاهان مضر است . رجوع به گیاه شناسی گل گلاب ص 240 و سلمی تره شود.
-
سلمی تره
لغتنامه دهخدا
سلمی تره . [ س َ ت َ رَ ] (اِ مرکب ) گیاهی است و چنان نماید که تاج خروس بری باشد. (یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به سلمه تره شود.
-
آب تره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) 'ābtare = بولاغاوتی
-
Fumaria
شاهتره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] سردهای از شاهترهایان با حدود 50 گونۀ علفی خودرو در آسیا و اروپا که از ویژگیهای آن داشتن میوههای تکدانهای است
-
تره بار
فرهنگ فارسی معین
(تَ رِ) (اِمر.) انواع سبزی های خوردنی و میوه .
-
تره تیزک
فرهنگ فارسی معین
(تَ رِ. تِ زَ) (اِمر.) گیاهی است یک ساله با برگ های بیضی شکل ، جزء سبزی های خوردنی است که مزه ای تند و تیز دارد.
-
شاه تره
فرهنگ فارسی معین
(تَ رَ یا رِ) [ معر. ] (اِ.) = شاهترج : گیاهی است از تیرة کوکناریان که علفی و یکساله است (برخی گونه ها نیز دو ساله اند.) ریشه اش سفید و ساقه بی کرک و برگ ها متناوب و دارای بریدگی های بسیار می باشد. گل هایش کوچک و سفید مایل به قرمز و دارای لکه های ارغ...
-
آب تره
لغتنامه دهخدا
آب تره . [ ت َ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) گیاهی است آبی با برگهای مایل بتدویر و زبانگز چون ترتیزک و در چهارمحال اصفهان آن را بَکلو گویند، و آن از احرار بُقول است .