کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تره بار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
تره فرنگی
دیکشنری فارسی به عربی
کراث
-
سلمون تَرَّه
لهجه و گویش بختیاری
salmun tarra نام گیاهى خودرو و خوردنى که طبیعتخنک دارد.
-
تره تیزک
لهجه و گویش تهرانی
از اجزاء سبزی خوردن
-
تره جعفری
لهجه و گویش تهرانی
دو سبزی برای تهیه خورشت
-
ترهبار
لهجه و گویش تهرانی
سبزیجات،زنان زیبا
-
پر تره
واژهنامه آزاد
توانمند
-
Fumariaceae
شاهترهایان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] تیرهای از شقایقسانانِ علفی یک یا چندسالۀ غدهای با گلهای نامنظم و مهمیزدار
-
دریای اری تره
لغتنامه دهخدا
دریای اری تره . [ دَرْ ی ِاِ رَ ] (اِخ ) هرودت در تاریخ خود دریای سرخ را بدین نام خوانده است . (از تاریخ ایران باستان ج 1 ص 509).رجوع به بحراحمر و دریای سرخ در ردیفهای خود شود.
-
تره خرد نکردن
لغتنامه دهخدا
تره خرد نکردن . [ ت َرَ / رِ خ ُن َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در تداول مردم ، بی اعتنایی کامل . کمترین ارزشی برای کسی قایل نبودن : فلان برای توتره خرد نمیکند، یعنی کمترین اعتنایی به تو نمیکند.
-
ترحلوا،تره حلوا
لهجه و گویش تهرانی
نوعی حلوا از آرد (برنج) سرخ شده
-
تخم و تره،تخم و ترکه
لهجه و گویش تهرانی
زاد و رود
-
شکم تله،شکم تره،شکم دره
لهجه و گویش تهرانی
بخور و نمیر،کارگری که در برابر خوراک کار میکند،کارمزد خوراکی،غذای اندک،کارگر بی مزد
-
جستوجو در متن
-
میوه و سبزی
فرهنگ گنجواژه
تره بار.
-
خشکه بار
لغتنامه دهخدا
خشکه بار. [ خ ُ ک َ / ک ِ ] (اِ مرکب ) بقول . حبوب . اثمارخشک . مقابل تره بار. خشکبار. رجوع به خشکبار شود.
-
بارفروش
فرهنگ فارسی معین
(فُ) (ص فا.) آن که تره بار را کلی فروشد.