کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترنه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ترنه
لغتنامه دهخدا
ترنه . [ ت ُ ن َ / ن ِ ] (اِ) کلنگ . (آنندراج از مؤید الفضلا).
-
ترنه
واژهنامه آزاد
ترنه (torrne) به معنای ترانه و آوا
-
ترنه
واژهنامه آزاد
(لری اندیمشک) تُرنه؛ دلیل.
-
واژههای مشابه
-
تُرنَه
لهجه و گویش بختیاری
torna طُرّه، موى تابیده کنار صورت بانوان که بیرون از چارقد است.
-
واژههای همآوا
-
ترنح
لغتنامه دهخدا
ترنح . [ ت َ رَن ْ ن ُ ] (ع مص ) یاویدن از مستی و جز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). متمایل شدن از مستی و جز آن . (از اقرب الموارد) (از المنجد). || میل کردن بر کسی به ترفع و تطاول . (از المنجد) (از اقرب الموارد). || اندک نوشیدن شراب . ...
-
ترنح
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tarannoh به چپوراست متمایل شدن سر، از مستی یا گیجی؛ تلوتلو خوردن.
-
تُرنَه
لهجه و گویش بختیاری
torna طُرّه، موى تابیده کنار صورت بانوان که بیرون از چارقد است.
-
طرنه
واژهنامه آزاد
موی تنیده و بافته شده در جلوی پیشانی(طره)
-
طرنه
واژهنامه آزاد
{ طُ نِ}موی تنیده و بافته شده در جلوی پیشانی(طره)