کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترنح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
امادگی
دیکشنری فارسی به عربی
تحضير , ترنح
-
متزلزل شدن
دیکشنری فارسی به عربی
تردد , ترنح
-
تلوتلو خوردن
دیکشنری فارسی به عربی
ارتعش , تارجح , ترنح , تمايل
-
خدعه
دیکشنری فارسی به عربی
ترنح , حيلة , خداع , خدعة
-
تردید کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ترنح , شک , عصا
-
کج شدن
دیکشنری فارسی به عربی
اسرع , ترنح , کعب , لحم بدون دهن
-
نوسان
دیکشنری فارسی به عربی
اهتزاز , بندول , تحول , ترنح , تعديل , تقلب ، عدم استقرار
-
فریب
دیکشنری فارسی به عربی
احتيال , اغراء , ترنح , جاز , خداع , خدعة , سحر , سيء , صولجان , قصة , وهم
-
مترنح
لغتنامه دهخدا
مترنح . [ م ُ ت َ رَن ْ ن ِ ] (ع ص ) ناونده از مستی . (آنندراج ). افتان و خیزان حرکت کننده از مستی . (ناظم الاطباء). || کسی که اندک شراب می آشامد.(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و رجوع به ترنح شود.
-
تاج الصرخدی
لغتنامه دهخدا
تاج الصرخدی . [ جُص ْ ص َ خ َ ] (اِخ ) شاعر. او راست :عجبا لقدک ما ترنح مائلاالا و قد سلب الغصون َ شمائلاو لسقم جفنک کیف َ صح ّ بکسرةِفیه و اصبح باللواحظ قابلاو لناظر حاز الولایة فاغتدی من غیر عزل للمعاطف عاملاو اذ اعلمت بان ثغرک منهل فی روضة فعلام َ...