کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترنج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
خار و ترنج
لغتنامه دهخدا
خار و ترنج . [ رُ ت ُ رَ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) کنایه از رنج و راحت است چنانکه گویند که معلوم نیست فردا از خار و ترنج کدام یک در پیش آید.
-
نارنج و ترنج
لهجه و گویش تهرانی
از داستانهای قدیمی
-
لَچک و تُرَنج
فرهنگ گنجواژه
نقش قالی، نقش مثلثی گوشه ها= لچک و نقش وسط قالی= ترنج .
-
واژههای همآوا
-
تُرَنج
لهجه و گویش تهرانی
نقش وسط قالی، شمسه/ میوهای از مرکبات
-
جستوجو در متن
-
cairn terrier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترنج ترنج
-
برگاموت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: bergamote] ‹برغمود› (زیستشناسی) bergāmut ترنج.
-
terraneous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترنج
-
tambourinade
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترنج
-
terrane
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترنج
-
ترنجی
لغتنامه دهخدا
ترنجی . [ ت ُ رُ ] (ص نسبی ) به رنگ ترنج . (ناظم الاطباء). به رنگ و هیأت ترنج .- ترنجی نمای ؛ مانند ترنج . ترنجی . بگونه و شکل ترنج : ز پیروزه جامی ترنجی نمای که یک نیمه نارنج را بود جای .نظامی .
-
بالنگ
واژگان مترادف و متضاد
بادرنگ، ترنج
-
wild bergamot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترنج وحشی
-
bergamot orange
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترنج نارنجی
-
bergamot mint
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نعناع ترنج