کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترنجبین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ترنجبین
/taranja(e)bin/
معنی
دارویی شبیه خردهنبات با طعم شیرین که از شیرابه یا شبنمی که بر روی شاخههای گیاهی به نام خارشتر جمع و منعقد میگردد تولید میشود. در طب به عنوان مسهل، ملین، تسکین سرفه، و درد سینه و شیرین کردن جوشاندهها به کار میرود.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ترنجبین
فرهنگ فارسی معین
(تَ رَ جَ) [ معر. ] (اِمر.) شیرابه های برگ و ساقه های گیاه خارشتر که ملین بوده و جوشاندة آن برای سرفه و درد سینه مفید است .
-
ترنجبین
لغتنامه دهخدا
ترنجبین . [ ت َ رَ ج َ / ج ُ / ج ِ ] (معرب ، اِ مرکب ) معرب ترانگبین یا ترنگبین است . ترشحات و شیرابه های برگ و ساقه های گیاه خارشتر که از لحاظ شیمیایی نوعی از «من » میباشد. در ترکیب ترنجبین ساکارز و ملزیتوز موجود است و آن در تداوی به عنوان ملین استع...
-
ترنجبین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از فارسی: ترانگبین] ‹ترانگبین، ترنگبین، خارانگبین› (زیستشناسی) taranja(e)bin دارویی شبیه خردهنبات با طعم شیرین که از شیرابه یا شبنمی که بر روی شاخههای گیاهی به نام خارشتر جمع و منعقد میگردد تولید میشود. در طب به عنوان مسهل، مل...
-
ترنجبین
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: teranǰebin طاری: telanǰemin طامه ای: telanǰemin طرقی: telenǰemin کشه ای: telanǰemin نطنزی: telanǰemin
-
واژههای مشابه
-
علف ترنجبین
لغتنامه دهخدا
علف ترنجبین . [ ع َ ل َ ف ِ ت َ رَ ج َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به ترنجبین شود.
-
واژههای همآوا
-
طرنجبین
لغتنامه دهخدا
طرنجبین . [ طَ رَ ج َ ] (معرب ، اِ) معرب ترانگبین . (دهار) (مهذب الاسماء). و آن شیره ای است که از شترغار پدید آید مانند شهد، و در مدارک مذکور است که از آسمان همچو برف میبارید بر قوم مهتر موسی علیه السلام بوقت صبح و آن را به تازی مَن ّ خوانند. (آنندرا...
-
جستوجو در متن
-
سَّلْوَىٰ
فرهنگ واژگان قرآن
ترنجبین - چیزی شبیه ترنجبین
-
ترنگبین
لغتنامه دهخدا
ترنگبین . [ ت َ رَ گ َ ] (اِ)ترنجبین . (ناظم الاطباء). بر وزن و معنی ترنجبین است : و آنرا به عربی من گویند و معرب آن ترنجبین است . (از انجمن آرا). و رجوع به ترانگبین و ترنجبین شود.
-
خارانگبین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) xār[']angabin = ترنجبین
-
ترنگبین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] tarangabin = ترنجبین
-
ترانگبین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) tar[']angabin = ترنجبین
-
تَلَنجِوین
لهجه و گویش بختیاری
talanjevin ترنجبین.