کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترنجانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ترنجانی
لغتنامه دهخدا
ترنجانی . [ ت ُ رُ ] (ص نسبی ) صفت ترنجان است که بادرنجبویه باشد: حبق الترنجانی . (دزی ج 1 ص 146).
-
واژههای مشابه
-
حبق ترنجانی
لغتنامه دهخدا
حبق ترنجانی . [ ح َ ب َ ق ِ ت ُ رَ ] (اِ مرکب ) نباتی است طبی که آن را بادرنجبویه ، بادرنگبویه گویند و بالنگو نیز هم آن است و به عربی بقله ٔ اترجیه خوانند. ترنجان . بادرنجویة. (داود ضریر انطاکی ). || نام نوعی ریحان . رجوع به دزی ج 1 ص 245 شود.
-
جستوجو در متن
-
حبق اترجی
لغتنامه دهخدا
حبق اترجی . [ ح َ ب َ ق ِ اُ رُ ] (اِ مرکب ) حبق ترنجانی . بادرنگبویه . بادرنجبویه .
-
حبق الترنجان
لغتنامه دهخدا
حبق الترنجان . [ ح َ ب َ قُت ْ ت ُ رَ ] (ع اِ مرکب ) بلسان . رجوع به حبق ترنجانی شود.