کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترناس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ترناس
/tarnās/
معنی
صدایی که هنگام انداختن تیر از چلۀ کمان برآید؛ ترنگ: ◻︎ دل سرکشان پر ز وسواس بود / همه دشت پر بانگ ترناس بود (فردوسی: لغتنامه: ترناس).
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ترناس
فرهنگ فارسی معین
(تَ) (اِ.) نک ترنگ .
-
ترناس
لغتنامه دهخدا
ترناس . [ ت َ ] (اِ صوت ) صدایی را گویند که هنگام تیرانداختن از چله ٔ کمان برآید. (فرهنگ جهانگیری ). (فرهنگ رشیدی ). صدا و آوازی باشد که بوقت تیرانداختن از چله ٔ کمان برآید. (برهان ) (ناظم الاطباء). صدای انداختن تیر ازچله ٔ کمان را گویند. (انجمن آرا)...
-
ترناس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم صوت) [قدیمی] tarnās صدایی که هنگام انداختن تیر از چلۀ کمان برآید؛ ترنگ: ◻︎ دل سرکشان پر ز وسواس بود / همه دشت پر بانگ ترناس بود (فردوسی: لغتنامه: ترناس).
-
واژههای مشابه
-
تِرناس
لهجه و گویش تهرانی
سِسک:بلبل 7 تا بچه میاره 6 تاش ترناسه.
-
واژههای همآوا
-
تِرناس
لهجه و گویش تهرانی
سِسک:بلبل 7 تا بچه میاره 6 تاش ترناسه.