کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترقفی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ترقفی
لغتنامه دهخدا
ترقفی . [ ت َ ق ُ ] (اِخ ) عباس بن عبداﷲبن ابی عیسی الترقفی الباکسائی ، مکنی به ابومحمد. یکی از ائمه ٔ اعیان و ازمکثرین است و از مجتهدان کثیرالحدیث و واسعالروایة و ثقه و صدوق و حافظ است . بطلب حدیث به شام رفت و ازگروهی حدیث شنید، از آن جمله محمدبن یو...
-
ترقفی
لغتنامه دهخدا
ترقفی . [ ت َ ق ُ ] (ص نسبی ) منسوب است به ترقف که بگمان من از اعمال واسط میباشد. (انساب سمعانی ). و رجوع به ترقف شود.
-
جستوجو در متن
-
ترقف
لغتنامه دهخدا
ترقف . [ ت َ ق ُ ] (اِخ ) نام زنی یا شهری است که از آن شهر است عباس بن ولید. (منتهی الارب ) نام زن اود ، و از اوست عباس بن ولید ترقفی . و در تکمله ٔ ازهری موافق نیست که آن اسم زنی باشد. (از تاج العروس ). بگمان من از اعمال واسط است . (سمعانی ). ازهری ...
-
باکسایی
لغتنامه دهخدا
باکسایی . [ ک ُ ] (اِخ ) ابومحمد عباس بن عبداﷲ باکسایی معروف به ترقُفی . از بزرگان حدیث بود و بسال 268 هَ . ق . درگذشت . او منسوب به باکسایا از قراء بغداد است . (از معجم البلدان ).