کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترفبا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ترفبا
لغتنامه دهخدا
ترفبا. [ ت َ ] (اِ مرکب ) آشی را گویند که قاتق آن از قراقروت باشد، چه ترف بمعنی قراقروت و با به معنی آش باشد. (برهان ). آشی که از قراقروت درست کنند چنانکه سکبا آشی است که از سرکه سازند، و سک مخفف سرکه است . (انجمن آرا) (آنندراج ). آش کشک . (ذخیره ٔ خ...
-
واژههای همآوا
-
ترف با
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) آشی که در آن قره قروت بریزند.
-
ترف با
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tarfbā = ترفینه
-
جستوجو در متن
-
ترفوا
لغتنامه دهخدا
ترفوا. [ ت َرْف ْ ] (اِ مرکب ) ترفبا و آش ترف . (ناظم الاطباء).
-
ترفینه
لغتنامه دهخدا
ترفینه . [ ت َ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، اِ مرکب ) (از: ترف + َینه ، پسوند نسبت ) آشی را گویند که قاتق آن را قراقروت کرده باشند. (برهان ) (از فرهنگ جهانگیری ). آشی است که قاتق آن از تَرْف کنند.(فرهنگ رشیدی ). آش قراقروت . (انجمن آرا) (از آنندراج ). آش تَ...