کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترغیب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
cheer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تشویق کردن، فریاد و لله افرین، ترغیب، هلهله کردن، دلخوشی دادن، ترغیب کردن، بر انگیختن
-
مرغب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] moraqqeb ترغیبکننده.
-
لَا يَحُضُّ
فرهنگ واژگان قرآن
ترغيب نمي كند - تشويق نمي كند
-
مرغب
لغتنامه دهخدا
مرغب . [ م ُ رَغ ْ غ َ ] (ع ص ) نعت مفعولی از مصدر ترغیب . رجوع به ترغیب در ردیف خود شود. || تشویق شده . ترغیب شده . تحریض گشته .
-
exhorts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اذیت می کند، نصیحت کردن، تشویق و ترغیب کردن
-
suasions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سمبل ها، ترغیب، تحریک، اغواء
-
exhort
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اذیت کردن، نصیحت کردن، تشویق و ترغیب کردن
-
lead on
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منجر به، تشویق و ترغیب کردن، وانمود کردن
-
حث
دیکشنری عربی به فارسی
نصحيت کردن , تشويق و ترغيب کردن
-
worked up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کار کرد، تهییج شده، ترغیب شده، از کار در امده
-
suasion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سقوط، ترغیب، تحریک، اغواء
-
persuading
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متقاعد کردن، وادار کردن، ترغیب کردن، بران داشتن
-
persuades
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متقاعد می شود، وادار کردن، ترغیب کردن، بران داشتن
-
exhorted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اذعان کرد، نصیحت کردن، تشویق و ترغیب کردن
-
شاخ تو جیب گذاشتن
لهجه و گویش تهرانی
تحریک کردن، ترغیب و تهییج نمودن