کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترشرویی ترشرویی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
نیکخویی
واژگان مترادف و متضاد
خوشاخلاقی، خوشخلقی، خوشخویی، مهربانی ≠ بداخمی، بدخلقی، بدخیمی، ترشرویی، ترشرویی، تندخویی، درشتخویی، زشتخویی، عبوسی
-
عبس
واژگان مترادف و متضاد
اخم، ترشرویی
-
اخم
واژگان مترادف و متضاد
آژنگ، بدخویی، ترشرویی، عبس
-
عبس
فرهنگ فارسی معین
(عَ بَ) [ ع . ] (اِمص .) ترشرویی .
-
بدخلقی
واژگان مترادف و متضاد
بداخلاقی، بدخویی، ترشرویی، تندخلقی ≠ خوشخویی، خوشخلقی، خوشرویی
-
اخم و تخم
فرهنگ فارسی معین
(اَ مُ تَ) (اِمص .) (عا.) ترشرویی ، بدخُلقی .
-
درشتی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (حامص .) 1 - زبری ، ناهمواری . 2 - ترشرویی .
-
scowl
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترسناک، اخم، ترشرویی، ابرو درهم کشی، اخم کردن
-
surlier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باهوش تر، با ترشرویی، تندخو و گستاخ، عبوس، ناهنجار
-
surliest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدترین، با ترشرویی، تندخو و گستاخ، عبوس، ناهنجار
-
surly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرگردان، با ترشرویی، تندخو و گستاخ، عبوس، ناهنجار
-
بدخویی
واژگان مترادف و متضاد
اخم، تندخویی، زعارت، کجخلقی، بداخلاقی، بدخلقی، ترشرویی، عصبانیت ≠ خوشخویی، خوشرویی
-
عبوس
فرهنگ فارسی معین
(عُ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) روی ترش کردن . 2 - (اِمص .) ترشرویی .
-
بداخمی
لغتنامه دهخدا
بداخمی . [ ب َ اَ ] (حامص مرکب ) بداخم بودن . ترشرویی .
-
lour
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منم، اخم، ترشرویی، اخم کردن، تیره شدن، گرفته شدن، هوای گرفته و ابری