کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترشح ترشحا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ترشح ترشحا
معنی
کانديد شدن
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ترشح ترشحا
دیکشنری عربی به فارسی
کانديد شدن
-
واژههای مشابه
-
pleural effusion
ترشح جَنب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] جمع شدن مایع در فضای جنب به دلیل ترشح بیشازحد
-
secretor 1
ترشحساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] شخصی که در بزاق یا دیگر ترشحات بدن وی پادگنهای گروههای خونی ABO یافت میشود
-
secrete
ترشح کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] عمل تولید و خروج موادی با اثر کاراندامشناختی خاص از برخی یاختهها و غدهها
-
صدای ترشح
دیکشنری فارسی به عربی
بقعة
-
ترشح کردن
دیکشنری فارسی به عربی
بقعة , رش
-
دارای ترشح
دیکشنری فارسی به عربی
بقعة
-
secretor 2, secretor gene
ژن ترشحساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] ژنی بارز بر روی فامتنهای غیرجنسی که عامل انتقال صفتی است که سبب ایجاد پادگنهای گروههای خونی ABO در بزاق یا دیگر ترشحات بدن شخص حامل میشود
-
هر عضو ترشح کننده
دیکشنری فارسی به عربی
غدة
-
ریختن (باصدای ترشح)
دیکشنری فارسی به عربی
بقعة
-
جستوجو در متن
-
کاندید شدن
دیکشنری فارسی به عربی
ترشح ترشحا