کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترشحی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
secretory
ترشحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مربوط به ترشح
-
جستوجو در متن
-
holocrine
تمامریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی، علوم تشریحی] ویژگی غدهای ترشحی که در آن تمامی یاخته با مادۀ ترشحی آن رها میشود
-
exocrine
برونریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی، علوم تشریحی، علوم دارویی] ویژگی دستهای از غدد ترشحی که در آنها مادۀ ترشحی از راه مجرا به بیرون راه مییابد
-
secretionary
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترشحی
-
transcutaneous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترشحی
-
secretional
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترشحی
-
endocrine
درونریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی، علوم تشریحی، علوم دارویی] ویژگی دستهای از غدد و ساختارهای ترشحی که مواد ترشحی خود را به درون خون میریزند
-
neurosecretory
فرهنگ لغات علمی
عصبی ترشحی
-
transdermal patch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پچ ترشحی
-
secretory
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترشحات، ترشحی، تراوشی
-
exocrinology
برونریزشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] شناخت غدد برونریز و مواد ترشحی آنها
-
follicles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فولیکولها، برگه، کیسه یا غده وچک ترشحی یا دفعی
-
secretive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مخفیانه، مرموز، سری، پنهان کار، ترشحی، تراوشی
-
follicle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فولیکول، برگه، کیسه یا غده وچک ترشحی یا دفعی