کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تردیف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تردیف
لغتنامه دهخدا
تردیف . [ ت َ ] (ع مص ) از پس درآوردن . (تاج المصادر بیهقی ). از پی درآوردن . (زوزنی ). پس ِ خود سوار کردن کسی را. (آنندراج ). از پی درآمدن . (دهار).
-
جستوجو در متن
-
پی درآمدن
لغتنامه دهخدا
پی درآمدن . [ پ َ / پ ِ دَ م َ دَ ] (مص مرکب ) (از...)؛ تعقب . (تاج المصادر). ارداف . (از منتهی الارب ). تردیف . (دهار). اقتضاء. (منتهی الارب ). اعقاب . رجوع به پی شود.
-
تاریخ قدیم
لغتنامه دهخدا
تاریخ قدیم . [ خ ِ ق َ ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) درباره ٔ ادواری از ازمنه ٔ بسیار قدیم بحث می کند. تاریخ قدیم به انقراض امپراطوری روم غربی بسال 476 م . و بعقیده ٔ برخی دیگر بمرگ «تئودوسیوس » بسال 395 م . خاتمه می یابد. || تاریخ فرس قدیم ، تاریخ یزدگرد...
-
درآوردن
لغتنامه دهخدا
درآوردن . [ دَ وَ دَ ] (مص مرکب ) داخل کردن . فروبردن . وارد کردن . بدرون بردن . سپوختن . غرقه کردن . ادخال . (دهار). ایراد. ایلاج . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار). غَلغلة. (منتهی الارب ). مُدخَل . (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ): ادمان ، اسلاک ، سل...