کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تردید کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تردید کردن
مترادف و متضاد
شک کردن، به شبهه افتادن، شبهه کردن، مردد ماندن، دودلبودن
دیکشنری
balk, boggle, drench, halt, hesitate, oscillate, pause, pussyfoot, shilly-shally, waver
-
جستوجوی دقیق
-
تردید کردن
واژگان مترادف و متضاد
شک کردن، به شبهه افتادن، شبهه کردن، مردد ماندن، دودلبودن
-
تردید کردن
لغتنامه دهخدا
تردید کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) موافقت نکردن و دودله شدن . (ناظم الاطباء).
-
تردید کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ترنح , شک , عصا
-
واژههای مشابه
-
بی تردید
فرهنگ واژههای سره
بی گمان
-
قابل تردید
لغتنامه دهخدا
قابل تردید. [ ب ِ ل ِ ت َ ] (ص مرکب ) مشتبه . تردید کردنی .
-
مورد تردید
دیکشنری فارسی به عربی
مريب
-
ترديد الهتافات المضادة لأميرکا
دیکشنری عربی به فارسی
سر دادن شعارهاي ضد آمريکايي
-
در تردید بودن
دیکشنری فارسی به عربی
حم
-
autonomy versus shame and doubt
خودگردانی در برابر شرمساری و تردید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] مرحلۀ دوم تحول در نظریۀ اریکسون که در آن کودکان تاحدی به خود اطمینان مییابند، اما اگر والدین بیش از اندازه عیبجو یا حمایتگر باشند، در تواناییشان برای تسلط بر خویش و جهان پیرامون دچار تردید میشوند
-
جستوجو در متن
-
questioned
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرسیدم، پرسیدن، پرسش کردن، تحقیق کردن، تردید کردن در
-
untunes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی تردید، فاقد هم اهنگی کردن، مختل کردن، بی ترتیب کردن
-
مِن (و) مِن کردن
لهجه و گویش تهرانی
بریده و یا با تردید صحبت کردن،لکنت
-
شل و سفت کردن
لهجه و گویش تهرانی
تردید