کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تردد کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تردد کردن
دیکشنری فارسی به عربی
مرور , مزار ، اِرتياد
-
واژههای مشابه
-
traffic lane
مسیر تردد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مسیری یکطرفه که جهت تردد شناورها در آن باید رعایت شود
-
traffic model
مدل تردد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] نوعی معادلۀ ریاضی یا فننگارهای که برای شبیهسازی شدآمد، بهویژه در محدودۀ شهری یا آزادراه، به کار میرود
-
traffic conditions
وضعیت تردد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] شرایط ناظر بر وسایل نقلیه براساس تنوع آنها و توزیع جهتی جریان عبور و نحوۀ استفاده از خطوط عبور و ویژگی رانندگان آنها در یک محدودۀ ترددی معین
-
traffic congestion
ازدحام تردد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] ازدحام وسایل نقلیه و عابر پیاده در معابر بهحدیکه سرعت حرکت بهشدت کاهش یابد و مانع حرکت روان وسایل نقلیه شود
-
gangway 1
پل تردد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] تخته یا سازهای فلزی یا چوبی که بهصورت پلی بین عرشۀ کشتی و اسکله یا بین دو کشتی قرار میگیرد و ازطریق آن تردد کارکنان کشتی میسر میشود
-
traffic density
چگالی تردد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تراکم وسایل نقلیه در هر کیلومتر معبر در لحظۀ معین
-
induced traffic, induced demand
تردد افزوده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] میزان افزودهشده به حجم تردد در پی به وجود آمدن تسهیلات جدید حملونقل
-
converted traffic
تردد تبدیلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تغییر وسیلۀ نقلیه براثر رفتار تردد و نبود توقفگاه
-
mixed traffic, mixed flow traffic
تردد مختلط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تردد وسایل نقلیۀ مختلف یا اشکال مختلف حملونقل، اعم از هوایی و دریایی و زمینی
-
تردد ضابطه
لغتنامه دهخدا
تردد ضابطه . [ ت َ رَدْ دُ دِ ب ِ طَ / طِ ] (ترکیب اضافی ، اِمرکب ) به اصطلاح اهالی هند، دفتر و یا حسابی که مینماید اقسام و حالات بذری که کاشته شده و حد زمینی که کاشته شده و آنچه بی کشت باقی مانده . (ناظم الاطباء).
-
traffic generation, traffic generating
ایجاد تردد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] افزایش حجم شدآمد در نتیجۀ رشد جمعیت و کاربریهای جدید زمین
-
traffic generator
ایجادکنندۀ تردد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] عاملی که باعث افزایش حجم شدآمد میشود
-
average daily traffic
متوسط تردد روزانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تعداد متوسط وسایل نقلیۀ عبوری از نقطهای مشخص در طول یک شبانهروز