کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تراوید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تراوید
لغتنامه دهخدا
تراوید. [ ت َ ] (اِ) عصیر و شیره ٔ جاری شده از چیزی . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
ابلال
لغتنامه دهخدا
ابلال . [ اِ ] (ع مص ) بِه ْ کردن از بیماری . || از بیماری بِه ْ شدن . || نجات یافتن . رستگار شدن . || سیر کردن در زمین . || بابار شدن و میوه آوردن درخت . || عاجز شدن از فساد و بدی و بازایستادن . || گریختن و گم شدن . || غالب شدن . || اءَبَل َّ العود؛...
-
بصیص
لغتنامه دهخدا
بصیص . [ ب َ ] (ع مص ) درخشیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (مهذب الاسماء). لها [ لصفائح الطلق ] بصیص و بریق . (مفردات ابن بیطار). || تراویدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بص الماء؛ تراوید آب . || اندک دادن : بص لی...
-
تراویدن
لغتنامه دهخدا
تراویدن . [ ت َ دَ ] (مص ) چکیدن . (جهانگیری ). چکیدن و تراوش کردن آب و امثال آن باشد. (برهان ). رفتن آب به پالا اندک اندک و چکیدن بنرمی و آهستگی . (آنندراج ). چکیدن وتراوش کردن و ترشح نمودن و رشحه رشحه خارج شدن آب و شراب و جز آن . (ناظم الاطباء). تر...
-
اری تس
لغتنامه دهخدا
اری تس . [ اُ رُ ت ِ ] (اِخ ) والی سارد از جانب کوروش . هردوت گوید (کتاب سوم ، بند 120 - 128): ((کورش اُرُی ْتِس نامی را والی سارد کرده بود. این والی خواست مرتکب جنایتی شده پولی کرات جبار جزیره ٔ سامُس را هلاک و این جزیره را جزو پارس کند. می گوئیم ((...