کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تراوح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تراوح
لغتنامه دهخدا
تراوح . [ ت َ وُ ] (ع مص ) بنوبت کاری را کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد). || بهر دو دست بخشش کردن ، یقال : یداه تتراوحان بالمعروف ؛ یعنی گاهی از این دست می بخشد و گاهی از آن دست . (منتهی الارب ) (اقرب الم...
-
واژههای همآوا
-
طراوه
لغتنامه دهخدا
طراوه . [ طَ وَ ] (اِخ ) کوهی است معروف در نجد. || جایگاهی است که در شعر ذکر آن آمده است . (مراصدالاطلاع ).
-
طراوه
لغتنامه دهخدا
طراوه . [طَ وَ / رِ ] (اِ) جامه ای باشد ابریشمی که بر سر سنان نیزه و علم بندند. (برهان ). جامه ٔ ابریشمی و رنگین که بر سر سنان نیزه و علم بندند و در مؤید بجای واو، دال مهمله نوشته . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). رجوع به فرهنگ شعوری ص 168 و طراده در معن...
-
جستوجو در متن
-
متراوح
لغتنامه دهخدا
متراوح . [ م ُ ت َ وِ ] (ع ص ) نیکوکار و منعمی که گاه از این دست ببخشد و گاه از آن دست . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). و رجوع به تراوح شود.