کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تراشۀ یاخته ای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
biochip
زیستتراشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] 1. نوعی تراشه که قرار است به جای تراشههای سیلیسی به کار رود؛ در مدارهای اصلی این تراشهها که هنوز مراحل آزمایشگاهی خود را میگذرانند، از مولکولهای زنده یا پروتئینها استفاده میشود و درنتیجه انرژی مصرفی آن...
-
تراشه چین
لغتنامه دهخدا
تراشه چین . [ ت َ ش َ / ش ِ ] (نف مرکب ) ریزه چین . (آنندراج ). خوشه چین . (ناظم الاطباء). ریزه خوار : تراشه چین سخایش سپهر بی سروپای نواله خوار نوالش جهان بی بن وبار. کمال اسماعیل (از شرفنامه ٔ منیری ).خورشید رخش بخواب دیدم صد همچو قمر تراشه چین داش...
-
تراشه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
شظية
-
in silico mining
کاوش درونتراشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] بازیابی توالیهای دِنا یا رِنا یا پروتئین در پایگاههای اطلاعاتی با بهرهگیری از ابزارهای مناسب جستجو متـ . کاوش درتراشه
-
pigment chip
تراشۀ رنگدانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] پراکنۀ غلیظی از رنگدانه در بسپار به شکل تراشه
-
portable chipper, mobile chipper
تراشهساز متحرک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ماشینی متحرک شامل نقاله و پوستکن و تراشهساز که قادر است تراشههای تولیدشده را به بارکش بریزد یا بهصورت تودهای انباشته کند
-
cell chip, cellular biochip, cell biochip, cell microarray, cellular chip cellular microarray, cell-based microarray, live cell microarray, living microrarray, living chip, cell array
تراشۀ یاختهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] ریزتراشهای تخت که بر روی آن یاختههای زنده به شکلی لکهگذاری شدهاند که قابلیت رشد خود را حفظ کنند
-
protein biochip
زیستتراشۀ پروتئین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] ← تراشۀ پروتئین
-
feller-chipper
برشگر تراشهساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ماشینی برای قطع و تراشهسازی از تمام قسمتهای درخت
-
in silico
درونتراشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ویژگی روش تحلیل دادههای مبتنی بر بانکهای اطلاعاتی رایانهمحور متـ . درتراشه
-
splintery fracture
شکست تراشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] شکستی در بعضی کانیها که سبب ایجاد قطعاتی باریک و دراز مانند تراشههای چوب میشود
-
in silico screening
غربالگری درونتراشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] روشی رایانهای برای شناسایی ترکیباتی با ویژگیهای مطلوب، مانند اتصال به پروتئینهای هدف متـ . غربالگری درتراشه غربالگری مجازی virtual screening
-
in silico mapping
نقشهنگاری درونتراشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] نقشهنگاری مقایسهای برای تهیۀ نقشۀ ژنگانی یک ژنگان تعیینتوالینشده، با استفاده از توالیهای ژنگانی موجود در پایگاههای اطلاعاتی متـ . نقشهنگاری درتراشه
-
in silico cloning, cloning insilico
همسانهسازی درونتراشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] تعیین و شناسایی توالی کامل یا قسمتی از ژن در رایانه براساس اطلاعات موجود در پایگاههای اطلاعاتی متـ . همسانهسازی مجازی virtual cloning
-
chip resistance
مقاومت در برابر تراشهپری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] مقاومت فیلم (film) مادۀ پوششی در برابر شکست یا پریدگی موضعی ناشی از ضربه، بهویژه در بدنۀ خودرو