کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تراز شدت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
nitrogen balance, balance of nitrogen
تراز نیتروژن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] تفاوت میان مقدار نیتروژن مصرفی و نیتروژن دفعشده
-
contour furrow
جوی تراز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] جویی که برای جلوگیری از رَواناب و فرسایش خاک در جهت خلاف شیب زمین احداث میشود
-
pull-up 1
چانهتراز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] حرکتی که در آن ورزشکار یا چمورز سر خود را تا بالای میلثابت بالا میکشد بهنحویکه چانۀ او با میلثابت همتراز شود
-
left-aligned
چپتراز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] متنی که از سمت چپ تراز شده باشد
-
level surface
سطح تراز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] سطحی که در هر نقطه بر امتداد گرانی عمود باشد
-
flush end
سر تراز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← سر صاف
-
contour felling
برش تراز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] برش درختان موردنظر که بر روی خطوط همتراز قرار دارند
-
levelling valve
سوپاپ تراز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] سوپاپی که تغییرات وزن واگنها را در هنگام بارگیری و تخلیه مشخص و تراز واگن را با توجه به این تغییرات حفظ میکند
-
contour plowing
شخم تراز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] شخم زدن زمین در جهت عمود بر شیب آن
-
sensibility of spirit level, sensitivity of spirit level
حساسیت تراز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] میزان دقت تراز که به شعاع انحنای استوانۀ شیشهای تراز بستگی دارد
-
level error
خطای تراز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] تفاوت بین زاویۀ ارتفاع یک جِرم آسمانی در بالای افق ظاهری و ارتفاع درست همان جِرم در بالای افق سماوی
-
right-aligned
راستتراز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] متنی که از سمت راست تراز شده باشد
-
تراز کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ دَ) (مص م .) تعیین کردن پستی و بلندی سطح چیزی و برطرف کردن آن .
-
آب تراز
لغتنامه دهخدا
آب تراز. [ ت َ ] (اِ مرکب ) طراز بنایان که در درون آب دارد.- آب تراز کردن زمین ؛ تسطیح آن برای جریان آب .
-
تراز کردن
لغتنامه دهخدا
تراز کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) هموار و مستوی کردن چیزی . || قرار دادن تراز در آخر حساب . بالانسه . (فرهنگستان ). معادل کردن دو ستون دخل و خرج در دفاتر حساب ، اعم از دفاتر بانکی یا بازرگانی . || نقش و نگار کردن : گهی ز میغ زند بر مه دوهفته رقم ...