کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ترا
/tarā/
معنی
۱. دیوار.
۲. سد.
۳. دیوار بلند و محکم: ◻︎ صف دشمن تو را ناستد پیش / ور همه آهنین ترا باشد (بلخی: شاعران بیدیوان: ۲۹).
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ترا
فرهنگ فارسی معین
(تَ) (اِ.) دیوار بلند و محکم .
-
ترا
لغتنامه دهخدا
ترا. [ ت َ ] (اِ) دیوار بلند و رفیع را گویند، مانند دیوار خانه ٔ پادشاهان و دیوار قلعه و کاروانسرا. (برهان ) (از ناظم الاطباء). دیوار بس رفیع و بلند را گویند مانند دیوار خانه ٔ پادشاهان و دیوار کاروانسرا و حصار قلعه و امثال آن . (فرهنگ جهانگیری ). دی...
-
ترا
لغتنامه دهخدا
ترا. [ ت َ ] (اِخ ) ربةالنوع هندی ، زوجه ٔ «بری هرپتی » خدای ستاره ٔ مشتری است .
-
ترا
لغتنامه دهخدا
ترا. [ ت َ ] (اِخ ) یکی از شهرهای اتحاد جماهیر شوروی سابق در سیبریه ٔ آسیا است که بر ساحل ایرتیش ، یکی از شعب رود اوبی واقع است و 8650 تن سکنه دارد.
-
ترا
لغتنامه دهخدا
ترا. [ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان امیری بخش لاریجان است که در شهرستان آمل و هیجده هزارگزی شمال خاوری رینه قرار دارد. کوهستانی و سردسیر است و 135 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه سارو محصول آنجا غلات و لبنیات و گردو است . راه مالرو وزیارتگاهی دارد. (از فره...
-
ترا
لغتنامه دهخدا
ترا. [ ت ِ ] (اِخ ) از جزایر یونان است که شهر سیرنا ازجمله ٔ بلاد آن بود. این جزیره اکنون سانتورن نام دارد. (تاریخ قدیم فوستل دو کولانژ).
-
ترا
لغتنامه دهخدا
ترا. [ ت ُ ] (ضمیر + حرف اضافه ) (از «تَُ »، مخفف «تو» + «را») ترکیبی باشد از «تو» و «را» که در محاورات و کتابت «واو» را می اندازند. (برهان ).کلمه ٔ خطاب . (فرهنگ رشیدی ) (انجمن آرا). کلمه ٔ خطاب بمفعول ... بهر تقدیر مرکب است از لفظ تو و کلمه ٔ را، و...
-
ترا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tarā ۱. دیوار.۲. سد.۳. دیوار بلند و محکم: ◻︎ صف دشمن تو را ناستد پیش / ور همه آهنین ترا باشد (بلخی: شاعران بیدیوان: ۲۹).
-
واژههای مشابه
-
repulsion configuration
آرایش تراپیوستگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← تراپیوستگی
-
trans-RNA splicing
تراـ رِناپیرایش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← تراپیرایش
-
transgranular fracture, intragranular fracture
شکست ترادانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] گسترش ترک از میان دانهها یا بلورهای فلز یا آلیاژ
-
ترا دی لاورو
لغتنامه دهخدا
ترا دی لاورو. [ ت ِرْ را وُ وُ ] (اِخ ) یکی از ایالات جنوبی ایتالیا در شمال غربی ناپولی و از ناحیه ٔقامپانیه (کامپانیا) است . از شمال به آبروجه ، از شمال شرقی به سانیو و از مشرق به پرنچیپاتو اولتریوره و از جنوب به ایالتهای پرنچیپاتو چیتریوره و ناپولی...
-
یادم ترا فراموش
لهجه و گویش تهرانی
بازی که جناغ میشکنند و شرط میبندند که چیزی ازطرف شرط نگیرند