کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تذیی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تذیی
لغتنامه دهخدا
تذیی ٔ. [ ت َذْ ] (ع مص ) پختن گوشت را چنانکه بریان و نیک پخته شود یا از استخوان جدا گردد. (ازمنتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
تظیی
لغتنامه دهخدا
تظیی ٔ. [ ت َظْ ] (ع مص ) اندوهگین گردانیدن کسی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
تزیی
لغتنامه دهخدا
تزیی . [ ت َ زَی ْ یی ] (ع مص ) پوشش گرفتن و آراسته شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). پوشش گرفتن . (از اقرب الموارد) (از المنجد): تزیا بزی القوم ؛ ای لبس کمایلبسون . (اقرب الموارد). تزیا بزی الصلحا؛ لباس نیکان گرفت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).