کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تذکر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
تزکر
لغتنامه دهخدا
تزکر. [ ت َ زَک ْ ک ُ ] (ع مص ) فراهم آمدن شراب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). فراهم آمدن شراب در خیک . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || کلان گردیدن شکم کودک و نیکو حال شدن او. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموار...
-
تُذَکِّرَ
فرهنگ واژگان قرآن
ياد آوري کند
-
تَذْکُرُ
فرهنگ واژگان قرآن
ياد مي کني
-
تَذَکَّرَ
فرهنگ واژگان قرآن
متذکر شد - پند گرفت
-
جستوجو در متن
-
ذُکِّرُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
تذکر داده شدند
-
ذُکِّرُواْ بِهِ
فرهنگ واژگان قرآن
به آن تذکر داده شدند
-
دوباره جمع کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تذکر
-
در بحر تفکر غوطه ور شدن
دیکشنری فارسی به عربی
تذکر
-
مستغرق شدن در
دیکشنری فارسی به عربی
تذکر
-
بخاطراوردن
دیکشنری فارسی به عربی
تذکر
-
یاد اوردن
دیکشنری فارسی به عربی
تذکر
-
بخاطر داشتن
دیکشنری فارسی به عربی
تذکر
-
یادآوری
فرهنگ فارسی معین
(وَ) (حامص .) تذکر.
-
خاطرنشان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی. فارسی] [مجاز] xāternešān یادآوری؛ تذکر.