کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تذکر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تذکر
/tazakkor/
معنی
۱. به یاد آمدن.
۲. به یاد آوردن؛ یاد کردن.
۳. یادآور شدن.
۴. [قدیمی] پند گرفتن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. تذکره، تذکیر، یادآوری، یادکرد
۲. بهیاد آوردن، یادآور شدن، متذکر شدن
۳. یاد کردن
۴. پند گرفتن
برابر فارسی
یادآوری، گوشزد
فعل
بن گذشته: تذکر داد
بن حال: تذکر ده
دیکشنری
admonition, warning
-
جستوجوی دقیق
-
تذکر
واژگان مترادف و متضاد
۱. تذکره، تذکیر، یادآوری، یادکرد ۲. بهیاد آوردن، یادآور شدن، متذکر شدن ۳. یاد کردن ۴. پند گرفتن
-
تذکر
فرهنگ واژههای سره
یادآوری، گوشزد
-
تذکر
فرهنگ فارسی معین
(تَ ذَ کُّ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - به یاد آمدن . 2 - پند گرفتن . 3 - یادآور شدن .
-
تذکر
لغتنامه دهخدا
تذکر. [ ت َ ذَک ْ ک ُ ] (ع مص )یاد کردن و با یاد آوردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (از غیاث اللغات ). یاد کردن . (دهار). با یاد آوردن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). یاد آوردن و ذکر کردن . (آنندراج ) یاد کردن چیزی را. (منتهی الارب )(ناظم ال...
-
تذکر
دیکشنری عربی به فارسی
دوباره جمع کردن , بخاطر اوردن , در بحر تفکر غوطه ور شدن , مستغرق شدن در , بخاطراوردن , ياد اوردن , بخاطر داشتن
-
تذکر
دیکشنری عربی به فارسی
تجديد خاطره , تفکر , بخاطر اوردن
-
تذکر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tazakkor ۱. به یاد آمدن.۲. به یاد آوردن؛ یاد کردن.۳. یادآور شدن.۴. [قدیمی] پند گرفتن.
-
تذکر
دیکشنری فارسی به عربی
اشارة , تحذير , تلميح , ذکري , ملاحظة
-
واژههای مشابه
-
تُذَکِّرَ
فرهنگ واژگان قرآن
ياد آوري کند
-
تَذْکُرُ
فرهنگ واژگان قرآن
ياد مي کني
-
تَذَکَّرَ
فرهنگ واژگان قرآن
متذکر شد - پند گرفت
-
تذکر دادن
واژگان مترادف و متضاد
خاطرنشان کردن، خاطرنشان ساختن، یادآوری کردن، متذکرشدن، یادآور شدن
-
تذکر دادن
دیکشنری فارسی به عربی
حذر , عقل
-
مجلس تذکر
دیکشنری فارسی به عربی
احياء